پشت پردۀ خانه

می‌گفت: "معنی ندارد که آدم بگوید از غذایی خوشش نمی‌آید؛ پدرت را ببین! هرچه درست می‌کنم با اشتها می‌خورد"؛ اما نمی‌گفت که من هیچ‌گاه غذاهایی که پدرت دوست ندارد را اصلاً درست نمی‌کنم... و ما می‌خوردیم؛ ما از ابتدا غذا نمی‌خوردیم؛ فریب عشق دیگران را می‌خوردیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر